اشاره بيست و هشتم، صفحه 83-84
تحف العقول در اوائل حديثی از علی بن شعبه از حضرت رسول - صلی الله عليه و آله - نقل میکند که حضرت فرمود: «مؤمن وقتی ايمانش قوی شد خوابهايش کم میشود و بايد اين طور باشد». وقتی به درجات عالی رسيد ديگر چه حاجت که خواب ببيند، در بيداری مشاهده میکند. روايت خيلی شيرين و عرشی است. مؤمن وقتی ايمانش قوی شد رؤيايش کم میشود و در بيداری میبيند. غرض خداوند که توفيق دهد و مواظبت و مراقبت مرحمت فرمايد و انسان کشيک نفس کشيد و قوه خيال را پروراند و تربيت کرد و به آن آمادگی داد میبينی که اشباح و اشکال را چگونه مشاهده میکند. مريم صديقه (س) که خدواند میفرمايد «فأرسلنا إليها روحنا فتمثل لها بشرا سويا» مشاهده مینمود. جناب عالی هم اين طور میتوانی ببينی. هر کسی به اقتضای ذات انسانی و نفس خودش، اگر مواظب خودش بوده باشد و خود را در مسير تکامل نگه دارد و برنامه قرآن را که «إن هذا القرآن يهدي للتي هي أقوم» (سوره اسراء، آيه 9) در خود پياده کند. میبينيم که خوابهای خوش، بيداریهای خوش، گفتوشنودهای خوش، رفقای خوش دارد. روز که وارد میشود آرزوی شب میکند که دوباره با آن رفقا، با آن افرادی که وارد میشوند، با تمثلات صحبت و حرف داشته باشد.
يک وقتی کسی آمد برايم گفت: «میخواهی دستور احضار اجنه را به شما بدهم؟» گفتم: «نمیخواهم. من با اين همه مشغوليات و با افراد زيادی که سر کار دارم کم است که با اجنه هم سر کار پيدا کنم.» خوب حالا میبينی که انسان آرزو میکند شب را با ارواح ملکوت محشور بوده باشد.